همه خوابیدند

نمیدونم بیدارم و به مرگ عمه فکر میکنم یا ترسیدم و به روحش.

 

دلم براش تنگ نشده چون به دوریش عادت داشتیم

ولی شدیدا نگرانشم 

عمه من خیلی ترسو بود عین خودم

الان روحش تنها تو سردخونه چیکار میکنه؟؟

مطمعنم وحشت کرده و ترسیده

کلی براش دعا خوندم

خواهش میکنم شما هم برای امرزش روحش دعا بخونید حتی یک صلوات

ممنون

روحش منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه اینترنتی ناودون general پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان جراحی زیبایی سینه کلوب قهوه دات کام رمان ماکانی گره همدان 081